Star Trek و Star Wars اغلب به عنوان دو طرف از همان سکه علمی تخیلی مورد بررسی قرار می گیرند ، اولی به خاطر رویکرد فلسفی خود به ژانر احترام می گذارد ، دومی به خاطر قرار دادن این ژانر در نقشه اصلی. در حقیقت ، هر دو فرنچایز احتمالاً مدیون ادامه وجود خود به دیگری هستند: جورج لوكاس اعتراف كرد كه Star Trek "عرصه سرگرمی را نرم كرده است تا جنگ ستارگان بتواند به یكدیگر برود و بر روی شانه های خود بایستد" ، در حالی كه ویلیام شاتنر اعتراف كرد كه Paramount فقط به آن علاقه مند شد. دادن یک فیلم واقعی به Star Trek پس از اولین عکس از Star Wars در سال 1977 با فیلم طوفان دنیای فیلم را به دست گرفت. این ژانرهای دو ژانر در دهه های بعد به دنبال برتری بودند و یک رقابت سالم بین فندوم های مربوطه شکل گرفت و این ایده را به وجود آورد. مردم باید با یکی از حق رای دادن نسبت به دیگری بیعت کنند ، تصوری که بازیگران زیر تصمیم گرفتند به طور کامل نادیده بگیرند.
گرگ گرونبرگ
گرگ گرونبرگ به عنوان یک گیک خودخوانده ، نمی توانست دوست بهتری از مردی که ستاره راه اندازی مجدد را آغاز کرد و شروع به ایجاد سه گانه جدید جنگ ستارگان کند ، تقاضا کند. گرونبرگ با J.J. آبرامز تقریباً به طور انحصاری از زمان حضورش در اولین نمایش تلویزیونی کارگردان ، فلیسیت. او به دنبال آبرامز به نام Alias مورد علاقه فرقه و سپس گمشده ، در آن بازی خلبان ای را که هواپیما را در جزیره سقوط کرد ، بازی کرد و بازماندگان را محاصره کرد. هنگامی که آبرامز نوآوری سینمایی خود را از Star Trek در سال 2009 آغاز کرد ، وی به دوست و همکار قدیمی خود تماس گرفت. در ابتدا Grunberg بعنوان مهندس بنام اولسون انتخاب شد ، اگرچه تعهد به سایر پروژه ها به این معنی بود که وی مجبور به تعقیب بود.
طولی نکشید که آبرامز شغل دیگری برای وی داشت ، با این حال ، دوست خود را به منظور اضافه کردن گفتگو برای عموی جیمز کرک بعد از صحنه های براد ویلیام هنک ، پس از پایان کار شخصیت ، پیشنهاد داد. او شخصاً در سال 2016 در Star Trek Beyond به عنوان فرمانده فینگان ظاهر شد ، اگرچه تا آن زمان از اختلاف نیز عبور کرده بود: گرونبرگ در سال 2015 در فیلم The Force Awakens خلبان مقاومت اسنپ وکسلی را بازی کرد ، اگرچه بعداً به StarTrek.com گفت که هم او و هم کارگردان قسمت VII. در حصار بمانید که در آن حق رای دادن مورد علاقه آنهاست. "من یک برچسب از J.J دریافت کردم که می گوید ،" شما باید قبل از جنگ به Trek بروید. " عالی نیست؟ من فکر نمی کنم که آنها از هم متمایز باشند. من بسیار افتخار می کنم که در هر دو هستم. "
برایان جورج
معروف ترین به دلیل نقش مکرر وی به عنوان بابو بات ، صاحب رستوران هندی در Seinfeld (بخشی که منجر به انواع مشکلات نژادی نژادی بعدا در حرفه او می شود) ، اولین درگیری با برایان جورج با Star Trek در سال 1997 هنگامی که در پنجمین بازیگران انتخاب شد ، رخ داد. فصل نهم Deep Space. این بازیگر متولد اسرائیلی به عنوان ریچارد بشیر (پدر شرم آور دکتر جولیان بشیر) ظاهر شد که برای شرکت در ایجاد یک هولوگرام بر اساس پسر مهندس ژنتیک خود به این ایستگاه دعوت شده است. وی سه سال بعد با ایفای نقش كو در ویجر ، به جهان استار ترك بازگشت ، این بار با حضور سفیر اوزال ، آنتاریایی كه متهم به ساماندهی رالی 23 ستاره آنتاریایی ترانسلار در محوطه USS Voyager بود با وجود تهدیدهای بمب از طرف او خلبان تروریست
با این وجود هیچ یک از شخصیت های George Trek Star Trek از یک قسمت فراتر نرفتند و در سال 2008 به این بازیگر فرصتی داده شد تا سهم عمیق تری از حق رای دادن به رقیب داشته باشد. او برای بازی در نقش اعضای شورای شورای Jedi ، Ki-Adi-Mundi در سریال انیمیشن The Clone Wars انتخاب شد و صدا و سیمای حساس به نیرو را ابراز کرد تا اینکه نمایش در سال 2014 خاتمه یابد. بخش مربوط به یک پیاده روی در پارک برای جورج بود که بیش از 100 نفر صدا را به نام او اعتبار می دهد ، اخیراً آهنگهای متمایز خود را به سری انیمیشن Guardians of the Galaxy Marvel واریز کرده است.
جورج کو
مرحوم جورج کو بخشی از اولین موج ستاره های Saturday Night Live بود که نمایش طولانی مدت در اواخر شب در سال 1975 را در کنار امثال دان دایروید ، چوی چیس و جان بلشی آغاز کرد. او در سال های بعد بین فیلم ها و تلویزیون قدم زد و به عنوان رئیس داستین هافمن در کرامر و کرامر ظاهر شد و به عنوان قاضی در فیلم The Mighty Ducks دیزنی و همچنین خدمت به عنوان حقوقی در LA Law و Murder ، نوشت. تا سال 1991 بود كه كو پا به پای Enterprise گذاشت و به عنوان صدراعظم دوركن در "اولین تماس" بازی كرد (قسمت 15 فصل چهارم نسل بعدی ، نه فیلم بلند با همین نام).
در این قسمت ، دورکن مخفیانه با کاپیتان پیکارد و خدمه خود ملاقات می کند تا درباره سیاره خود در مورد فناوری سرعت پیچ و تاب سرعت ، صحبت کند و مودبانه از آنها بخواهد تا تصمیم بگیرند که مردمش برای تماس اول آماده نیستند ، ترک کنند. شخصیتی که او در سال 2009 برای جنگ ستارگان ابراز کرد: The Clone Wars به همین ترتیب دیپلماتیک بود. Tee Watt Kaa یکی از رهبران یک دهکده Lurman در سیاره Outer Rim Maridun است که در ابتدا پذیرای بازدیدکنندگان جدی مشکل دار نیست ، اما به زودی به دیدن اهداف صلح آمیز آنها می رسد. کو در آخرین سالهای زندگی خود صداپیشگی را انجام داد و در سریال انیمیشن بزرگسالان Archer and Que / Wheeljack in Transformers: Dark Side of Moon ، Woodhouse را در سریال های انیمیشن بزرگسالان بازی کرد.
اولیویا دابو
بهترین راه حل برای Trekkies به عنوان Starfluff زیبا بلوند شناخته شده استeet آکادمی کارآموز آماندا راجرز از قسمت نسل بعدی "True Q" ، زندگی اولیویا D'Abo در سال 1984 هنگامی که او در نقش شاهزاده خانم یوننا در فیلم "کانن ناوشکن" آرنولد شوارتزنگر ، موفق شد نقش اول را به دست بیاورد ، شروع به کار کرد. وی در ادامه چهار فصل اول سالهای The Wonder Years ، خواهر کوین آرنولد ، کارن را ادامه داد و در سال 91 این نمایش را ترک کرد. با این حال ماجراجویی او از Star Trek دقیقاً در گوشه و کنار بود. در سال 1992 او به عنوان راجرز ، انسانی متولد شده از دو Qs ، گونه ای توانا با شیوه های حمل و نقل و مسافرت زمانی بازیگری شد.
D'Abo به وب سایت رسمی Star Trek گفت: "من این افتخار واقعی را برای كار كردن بر میراث Star Trek Star كه با آن بزرگ شده بودم ، در نظر گرفتم." وی گفت: "این تأثیر بسیار زیادی در دوران کودکی من گذاشت و برخلاف جنگ ستارگان ، مرا به کنجکاوی بیشتر در مورد فضا ، سایر اشکال زندگی در کهکشان ما و به طور کلی تعجب نجوم". این بازیگر در سال 2008 هنگامی که به تعدادی از همکاران سابق خود در Star Trek در Lucasfilm پیوست تا به ضبط صدای Luminara Unduli برای جنگ ستارگان: The Clone Wars ، دو نفره علمی تخیلی را انجام دهد. این اولین بار در غرفه ضبط نبود ، که قبلاً در فیلم های انیمیشن Ultimate Avengers مارول و همچنین مشارکت در سریال The Animatrix و Justice League Unlimited در فیلم انیمیشن Black Widow ابراز داشت.
سیمون پگ
سیمون پگ ، بازیگر بریتانیایی برای اولین بار مورد توجه مخاطبان بین المللی قرار گرفت كه تحت عنوان "یك ادگار رایت" یك بار هم زمان مورچه مأموریت در سال 2004 در zom-com Shaun of the Dead ، اولین كار سه گانه به اصطلاح كارنتو كارگردان كار می كردند. چندی پیش او در حال شانه کردن شانه های برخی از بزرگترین نام های هالیوود بود ، و در کنار تام کروز (که پگ را "هوشمند ، با استعداد ، خنده دار و سرگرم کننده برای پیاده کردن با او" صدا می زد) در Mission: نامحدود حق رای دادن و رفتن به بازی مونتگومری "Scotty "اسکات در راه اندازی مجدد Star Trek. وی همچون دارایی را به J.J. آبرامز که کارگردان بعداً اعتراف کرد وقتی نقش او را در نقش ناچیز اونکار پلوت در ستارگان جنگ اپیزود VII بازی می کند ، انگیزه ای برجسته دارد.
آبرامز گفت: "هنگامی که ما در فیلم" Force Awakens "در ابوظبی تیراندازی می کردیم ، او به عنوان بازیگر در آنجا حضور داشت. وی گفت: "اما برای من ، او به عنوان نویسنده و فیلمساز حضور داشت و به عنوان کسی که به دنبال مسائلی بود که در آن زمان با داستان می انداختم و بازخورد خوبی کسب می کردم." هنگامی که آبرامز Star Trek Beyond را ترک کرد ، ورودی Pegg توسط کارفرمایان Paramount مورد جست و جو قرار گرفت و او را به عنوان یار نویسنده برای سومین قدم در حق رای دادن مجدداً سوار کرد. در حالی که استودیو احساس کرد که این پروژه در دست جفت ایمن است ، تصادفی سخت گیرانه چندان مطمئن نبود ، و نگرانی ها را پس از اعلام پگ اعلام کرد که این فیلم را کمتر "Star Trek-y" کند.
دیپ روی
دیپ روی یکی دیگر از همکاران سابق سیمون پگ که به طور علنی عشق خود را به او اعلام کرد ، دیپ روی است که در کنگره سه نفری ، کنیزر بیگانه صدف اسکاتی را بازی کرد. بریتانیایی تبعه کنیایی به J.J. معرفی شد. آبرامز با تهیه کنندگی تامی هارپر و این زوج به آن ضربه زدند ، در حالی که روی (شخصیت او هرگز به معنای پیوستن به اسکات در مشهورترین ستاره فضایی فرانشیز نبود) دعوت شد تا دوباره مورد پسند خود قرار گیرد. روی گفت: "آنها در حال بحث بودند كه آیا من را ترك كنند یا مرا به شركت بگذارند." "J.J. یک صحنه خاص برای من ایجاد کرد. من با فیلم به پایان رسیدم ، اما من به من پاسخ داد . وقتی که به مجموعه رفتم ، J.J گفت:" ما قصد داریم شما را به سمت Enterprise قرار دهیم. " من خوشحال شدم. "
این بازیگر کم رنگ در ادامه اضافه کرد: Star Trek Into Darkness 2013 و Star Trek 2016 علاوه بر یک فیلمبرداری چشمگیر 40 سال به طول انجامید ، فیلموگرافی که شامل دو قسط جنگ ستارگان نیز می شود. روی در بازگشت از جدی ، عضو گروه Max Max Rebo ، گروه 12 قطعه ای که در Jabba کاخ تاتوئین هوت اجرا می کند ، درپی مک کول را بازی کرد. این اولین طعم او از عالم جنگ ستارگان نبود. این بازیگر 4'3 "در واقع در امپراتوری اعتصابات برگشت بی اعتبار ظاهر شد ، به عنوان یودا در طول چندین صحنه در Dagobah.
اگر این واقعیت که Splinter در سیاره باتلاقی اتفاق می افتد که به طور دائم در مه پوشانده می شود ، بسیار شبیه Dagobah از Empire Strikes Back است ، خوب ، این تنها قطعه Splinter نیست که به کار خود پایان داد. مورد در مورد: نبرد اوج بین لوك و وادر به پایان می رسد كه یكی از آنها دارای بازوی قطع شده است. اما برخلاف امپراتوری ، این Vader است به جای لوک که اندام خود را از دست می دهد. جالب تر این که ، این مبارزه با انتخاب لیا از چراغ لوک و رفتن به انگشتان پا در یک دوئل صبور با وادر آغاز می شود. اگر این به طرز ناخوشایند به نظر می رسد مانند یک تصویر آینه ای از دعوا بین ری و کیلو رن در Force Awakens ، این تصادفی نیست: Foster نیز برای نوشتن نسخه جدید The Force Awakens استخدام شد. هوم .
من اوبی وان هستم!
نقشه Splinter of the Mind's Eye حول محور لوك و لئیا میگردد و به دنبال یك مصنوعی به نام كریستال كایبور است كه قدرت آنها را نسبت به نیرو حساس می كند. و این منجر به جالبترین لحظه کتاب یعنی بازگشت اوبی ون کنوبی می شود. چطور؟ خوب ، اگر تعجب کرده اید که چگونه یک لوک آموزش دیده نمی تواند Darth Vader را در یک دوئل Lightaber شکست دهد ، این کتاب حاکی از این است که کریستال Kaiburr به روح اوبی وان اجازه می دهد تا در بدن لوک ساکن شود و به اوبی وان فرصتی برای انتقام گیری از سابق خود بدهد. شاگردی از آن سوی قبر؛ در حین مبارزه ، لوک فریاد می زند: "من اوبی-وان هستم" ، درست در صورتی که وادر از آنچه اتفاق می افتد از دست دهد. در حقیقت ، ابی وان در واقع به سادگی از این سکانس در Empire Strikes Back یاد می کند که به لوک هشدار می دهد که "دیگر نمی تواند دخالت کند" در مبارزات لوک علیه وادر. سرد.
نه هان سولو
تصور جنگ ستارگان بدون هان سولو دشوار است. صادقانه بگویم ، ما واقعاً نمی خواهیم آن را تصور کنیم ، زیرا هان بهترین چیز در مورد جنگ ستارگان است ، و ما با هر کس دیگری خواهیم گفت که جنگ خواهیم کرد. اما با وجود این واقعیت غیرقابل تصور ، Splinter of the Mind's Eye دقیقاً صفر هان سولو را نشان می دهد. چرا؟ ساده: وقتی فاستر در حال آماده شدن برای نوشتن رمان بود ، هریسون فورد هنوز به دنبال فیلمبرداری از سری فیلم های جنگ ستارگان نبود. و از آنجایی که کل برنامه این بود که در نهایت فیلم Splinter of the Mind's Eye فیلمبرداری شود ، این بدان معنی بود که فاستر نمی تواند به هیچ وجه از سولو در کتاب استفاده کند ، دقیقاً به صورت موردی - که این نیز به معنای عدم Chewbacca نبود.
میراث "شکافنده ذهن ذهن"
Splinter of the Mind's Eye مکانی بی نظیر و عجیب در تاریخ جنگ ستارگان دارد. این فیلم هرگز به یک فیلم ساخته نمی شد ، اما برخی از ایده های آن به مثلث رسمی تبدیل شدند. این دیگر به عنوان کانن تلقی نمی شود ، با این وجود تقریباً 40 سال در چاپ باقی مانده است. برای بسیاری از هواداران که آن را در دهه 1970 و 1980 خوانده اند ، دقیقاً بخشی از داستان جنگ ستارگان است که Empire Strikes Back یا Return of Jedi. این یک نگاه جالب به آنچه ممکن است وجود داشته باشد - واقعیت متناوب است که در آن جنگ ستارگان یک فلاپ بودند ، لوک و لیا عاشق بودند و هان سولو شورش را رها کرد. بیشتر از همه؟ این هنوز هم خوب خواندن است. فاستر گفت: "من به آن افتخار می کنم ، زیرا من به هرچه می نویسم هستم." "من به ویژه احساس می کنم روح فیلم اول را جلب کرده و آن را ادامه داده است." درست لعنت
بعد از اینکه دیزنی در سال 2012 حق جنگ ستارگان را خریداری کرد ، تلاش کرد که فیلم جدید جنگ ستارگان را در اسرع وقت تولید کند. House of Mouse فیلمنامهنویس مایکل آرنت را استخدام کرد ، که فیلمنامه های Toy Story 3 و Miss Miss Sunshine (برای او برنده اسکار شد) را نوشت ، از جمله موارد دیگر. آرنت در سال 2013 به عنوان J.J. از پروژه دور شد. آبرامز و لارنس کسدان را به دست گرفتند. این فیلم البته به عنوان Force Awakens بدل شد ، اما برخی از ایده های اصلی آرنت در محصول نهایی باقی مانده است ، به اندازه کافی برای به دست آوردن اعتبار هم نویسندگی. در نسخه او ، هان و لیا شخصیت های جزئی بودند ، در حالی که شخصیت های جدید - بچه های هان و لیا - تمرکز می کردند.
توصیه شده
بعدی
دنباله فیلم Star Wars که هرگز ندیدیم
توسط اسکات هریس / 28 ژوئیه 2016 11:56 EDT / بروزرسانی شده: 24 آوریل 2018 10:08 صبح EDT
Empire Strikes Back از نظر بسیاری از طرفداران جنگ ستارگان بهترین فیلم در حق رای دادن است. آنچه اکثر مردم نمی دانند این است که The Empire Strikes Back اولین دنباله برنامه ریزی شده جنگ ستارگان نبود. این افتخار به Splinter of the Mind's Eye می رود که توسط نویسنده علمی فی آلن دین فاستر نوشته شده و در سال 1978 به عنوان رمانی منتشر شد اما هرگز فیلمبرداری نشده است.
بعد از گذشت چندین دهه موفقیت در ساختن جعبه های تبلیغاتی در زمینه جعبه های تبلیغاتی - نه به ذکر یک مجموعه بی نظیر بی پایان طنز ، کتاب ، بازی و سایر محصولات متنوع که از یک کهکشان دور ، دور و دراز می آیند - به سختی می توان باور کرد که ورود طولانی مدت گمشده ای وجود دارد. حق رای دادن به فیلم که داستان آن در تمام این سالها بدون پرده باقی مانده است. چرا جورج لوکاس این فیلم را راه اندازی کرده و سپس تصمیم گرفته است که واقعاً آن را نسازد؟ در اینجا نگاهی به دنباله فیلم Star Wars می بینیم که هرگز نتوانسته ایم آن را ببینیم.
لوکاس شرط های خود را محصور می کند
هواداران می توانند در مورد شایستگی های جورج لوکاس به عنوان یک مدیر و یک نویسنده برای تمام ابدیت بحث کنند - و احتمالاً آنها نیز خواهند توانست - اما یک چیزی که هیچ کس نمی تواند آن را انکار کند این است که آن مرد یک تاجر ارشد است. قبل از فیلمبرداری جنگ ستارگان ، لوکاس یک طرح جامع برای حق رای دادن تهیه کرد. بنابراین وقتی فوستر را برای نوشتن داستان جنگ ستارگان استخدام کرد ، لوکاس تصمیم گرفت او را برای کتاب دوم نیز ثبت کند. برنامه: اگر جنگ ستارگان ضربه ای بود ، این رمان طرفداران خود را حفظ می کند تا اینکه یک دنباله فیلم آماده بود ، و اگر موردی نبود ، آنها می توانستند از این کتاب به عنوان یک طرح برای یک فیلم ارزان قیمت دنبال کنند. بنابراین ، Splinter of the Mind's Eye متولد شد.
فاستر مجبور بود این رمان را بدون دیدن "جنگ ستارگان" بنویسد
یکی از بزرگترین چالش های پیش روی فاستر این واقعیت بود که او مجبور بود آن را بنویسد بدون آنکه واقعاً شاهد جنگ ستارگان باشد. در حقیقت ، وقتی او برای شروع رمان نشست ، لوكاس حتی نوشتن جنگ ستارگان نیز كاملاً تمام نشد. فاستر به یاهو گفت: "من دو نسخه از فیلمنامه را داشتم و آنها همچنین یک فیلم حلقوی خشن 16 میلی متر را به من دادند تا برای تبلیغ عمومی این فیلم ، دو کنفرانس علمی تخیلی برگزار کنم." اخبار. فاستر که تنها با کمک برخی از طراحی های مفهومی و بازدید سریع از ILM برای دیدن مدل ها ، شروع به برنامه ریزی Splinter of the Mind's Eye کرد. فقط یک مشکل دیگر: او حتی مجاز به استفاده از نیمی از کاراکترها نبود.
لوک و لیا: عاشقان مخفی؟
با توجه به اینکه فاستر قبل از اتمام پیش نویس نهایی فیلمنامه جنگ ستارگان ، Splinter of the Mind's Eye را نوشت ، جای تعجب نیست که برخی اختلافات وجود دارد. بیشتر آنها جزئیات جزئی مانند اصطلاحات یا رنگ چراغ قوه دارت ویدر هستند. اما نکته مهم دیگر این است: رابطه لوک و لیا. دو سال قبل از صحنه بدنام در امپراتوری ، جایی که این دو بوسه ، فاستر داستانی را نوشت که در آن جفتی ها در یک مأموریت برای شورش جمع می شوند و با یک تنش جنسی واضح و روشن ، اگر غیرقابل توصیف ، به پایان می رسند. اگر دیدگاه فاستر برای دنباله دنبال می شد؟ وی به سینین سین گفت: "لوك و لیا خواهر و برادر نمی شوند." "ممکن است بین لوک و هان (بر سر لیا) یک رقابت وجود داشته باشد." ذهن دمیده شده.
برنامه ریزی شده بود که "Splinter of the Eye Mind" از بودجه بسیار کمی برخوردار باشد
فاستر همچنین فراتر از از دست دادن دو شخصیت اصلی قبل از شروع کار ، حتی باید طبق دستورالعمل های بسیار مشخصی بنویسد. از آنجایی که برنامه های لوکاس برای فیلمبرداری از اسپلینتر تصور می شود بودجه ناچیزی برای دنباله داشته باشند ، به فاستر دستور داده می شد فقط صحنه هایی بنویسد که برای فیلم بسیار ارزان باشد. فاستر به Cult Film Freak گفت: "او احساس كرد كه اگر فيلم اول فقط موفقيت متوسطي باشد ، باز هم قادر خواهد بود دنباله هايي را با جايزه هاي موجود و چنين مواردي انجام دهد." نگرانی های بودجه فرضی همچنین باعث شد تا اسپلینتر تقریباً در غارها ، داخل ساختمانها یا روی سطح سیاره باتلاق مهتابی میمان ساخته شود. درمورد نبردهای بزرگ فضایی که باعث معروفیت جنگ ستارگان شد؟ فراموشش کن. لوكاس فاستر را مجبور كرد كه نبرد هیجان انگیز بین Tie Fighters و X-Wings را دقیقاً به صورت موردی قطع كند.
علی رغم اینکه بیش از 40 سال است که بخشی بسیار بزرگ و محبوب از چشم انداز فرهنگی پاپ وجود دارد ، تاکنون تنها هشت فیلم جنگ ستارگان وجود داشته است. (خوب ، نه اگر حساب کنید که Clone Wars یکی از انیمیشن ها را بشمارید.) این خیلی طولانی است ، و در طول سال های زیادی بین سه گانه اصلی و prequel — و جریان های عادی دنباله ها و برش های مستقل - بسیاری دیگر از پتانسیل ها (و به طور بالقوه عالی) فیلم های جنگ ستارگان شایعه شده ، مورد بحث و گفتگو قرار گرفتند ، آغاز شد . و سپس ناپدید شدند. در اینجا نگاهی به برخی از فیلم های جنگ ستارگان می بینیم که هرگز ساخته نشده اند.
Draft One: A Star Wars Story
تا سال 1975 ، جورج لوکاس ، نویسنده و نویسنده گرافیتی آمریکایی ، یک پیش نویس عملی از یک حماسه علمی تخیلی فضایی را نوشته بود. آن را Adventures of the Starkiller ، Episode One: The Star Wars نامیدند. یک فیلمنامه متراکم که بیشتر شبیه یک رمان علمی تخیلی سخت و طولانی است تا یک اپرا پرتحرک فضایی ، این فیلمنامه پایه و اساس A New Hope شد. اما بسیار متفاوت است. به عنوان مثال ، لوك استاركلر (نه Skywalker) در حال آموزش است كه فوراً جدی شود و در زیر عموی جدی اوون اوون تحصیل می كند. همچنین برادر و خواهر و پسر عموی وی ، لیا در حال تحصیل هستند. آه ، و نیروی "نیروی دیگران" نامیده می شود و Chewbacca خاکستری است ، شبیه یک کودک بوش است ، دارای حماسه های غول پیکر است ، و شلوارک پوشیده است.
شکافنده ذهن ذهن
در گذشته ، دشوار است که باور کنید که فیلم اصلی جنگ ستارگان ، یک امید جدید ، چیزی جز موفقیت خروش آور نخواهد بود. ماجراجویی ، شمشیرهای لیزری ، روبات ها ، سفینه های فضایی ، عرفان و کری فیشر است. با این حال ، هنگامی که برای اولین بار منتشر شد ، فیلم های علمی تخیلی کمی رو به رکود بودند و نه قرن 20 فاکس و نه جورج لوکاس مطمئن نبودند که چگونه یک امید جدید برای مخاطبان بازی خواهد کرد. لوکاس همیشه می خواست دنباله (حداقل) را انجام دهد ، بنابراین او یک برنامه اقتضایی داشت: اگر Star Wars موفقیت آمیز بود ، وی فیلمنامه ای برای The Empire Strikes Back آماده رفتن داشت - به همان اندازه گسترده و حماسی که اولین جنگ ستارگان بود. . اگر این شکست بود یا موفقیتی متوسط تر بود ، با این وجود لوكاس اسپلینتر از ذهن ذهن را در اختیار داشت.
یک داستان بسیار کم نظیر ، لوک و لیا را در حال چرخیدن در اطراف یک سیاره باتلاق می بیند ، در تلاش برای یافتن استعدادی است که باعث می شود نیرو موثرتر باشد. در پایان ، دارت ویدر برای نبرد با چراغ لنگر نشان می دهد. هان سولو به هیچ وجه نشان نمی دهد. لوكاس تصور كرد كه اقتباس صفحه از داستان آنقدر كم بودجه خواهد بود كه استودیو احتمالاً به او اجازه می دهد كه آن را بسازد ، حتی اگر جنگ ستارگان یك بمب باشد. جایزه: اگر جنگ ستارگان کار می کرد و امپراطوری ساخته می شد ، Splinter of the Mind's Eye به راحتی می توانست به یک رمان جنگ ستارگان تبدیل شود - او حتی آلن دین فاستر را نویسنده داستان نوآوری جنگ ستارگان نیز بدست آورده بود. و این دقیقاً همان اتفاقی است که افتاده است.
قسمت های VII ، VIII و IX (همانطور که جورج لوکاس ساخته است)
گتی ایماژ
لوکاس ممکن است در مورد یک امید جدید کاملاً طنین انداز نباشد ، اما او واقعاً فکر نکرد که این شکست بخورد. دلیل این امر آن است که مارک هامیل (مانند خود Skywalker) می گوید که هنگام فیلمبرداری فیلم در سال 1976 ، لوکاس برای او برنامه های خود را برای یک سری فیلم های 12 قسمتی پراکنده نشان داد و این که A New Hope اولین فیلم (یا "قسمت" نبود). ") اما چهارم. هامیل پرسید که چرا او با فیلم های میانه شروع کرده است ، که لوکاس در پاسخ گفت: "این تجاری ترین بخش فیلم است." لوكاس سپس از هامیل سؤال كرد كه آیا دوست دارد در "قسمت IX" باشد كه به گفته وی فیلمبرداری را در سال 2011 آغاز می كند. فهمید كه در آن مقطع خیلی مسن تر خواهد بود ، هامیل چشم پوشی كرد ، اما لوكاس به او گفت كه این مقدار "یک" است. شما مانند اوبی وان خواهید بود که چراغ لیوان را به امید جدید بعدی تحویل می دهد. "
انتقام جدی
گتی ایماژ
جورج لوكاس پس از مساعدت از جنگ جنگ ستارگان ، وظايف روزمره مديريت را در زمينه امپراتوري اعتصاب ها به عقب برگرداند و بازگشت جدي به ترتيب ارووج كيرشنر و ريچارد ماركند است. اما قبل از آنكه آن دسته از كارگردانان را با فعالیتهای نسبتاً كم حرف بازیگرانه استخدام كند ، با فیلمسازانی كه به دلیل داشتن سبكی بسیار شخصی و مجرد مشهور هستند ملاقات كرد. آن را تصویر کنید: سومین فیلم جنگ ستارگان به کارگردانی یک دیوید کروننبرگ جوان ، کارگردان کلاسیک های ناخوشایند مانند اسکنر ، ویدئودروم ، پرواز و مرده رینگرز. کروننبرگ گفت که از وی خواسته شده است کارگردانی کند - هنگامی که این فیلم هنوز عنوان کارگردانی انتقام جدی را داشت- توسط یک تهیه کننده از طریق یک تماس به خانه اش کارگردانی کرد. وی گفت: "این یکی از تولید کنندگان بود. وی گفت:" شما در مورد انجام جنگ ستارگان چه فکر می کنید؟ " گفتم ، "خوب ، من معمولاً مواد دیگران را انجام نمی دهم." و بعد نوعی کلیک وجود داشت. "
لوکاس همچنین به نامزد بعید دیگری نزدیک شد: دیوید لینچ ، مدیر Eraserhead. لینچ پس از خاموش شدن با هنر مفهومی موجودات خزدار و گذراندن یک بعد از ظهر برای رفتن به یک رستوران سالاد با لوکاس و رانندگی در فراری خود ، مجبور شد که نماینده خود را به طرز عجیبی این فیلم را رد کند. لوكاس در مورد چگونگی پایین آمدن انتقام جدی ، ایده های بسیار ناپسندی داشت ، از جمله ساخت موجودات سوسمار هیولا اووكس به جای ناز و نوازش.
یک فیلم مستقل R2-D2 و C3-PO
گتی ایماژ
هنگامی که او مشغول نوشتن فیلم هایی بود که تبدیل به The Empire Strikes Back and Return of Jedi می شوند ، لوکاس با ایده ای برای یک فیلم شلوار جنگ ستارگان ظاهر شد — تقریبادرست 35 سال قبل از "جهان های سینمایی" یا فیلم های spinoff مانند Rogue One چیزی بود که هالیوود حتی به آن فکر کرده بود. وی به پرووو گفت: "من ایده هایی برای فیلم درباره ربات ها ارائه کردم ،" در آنجا هیچ انسانی در آن وجود ندارد. " در حالی که جزئیات کم نیستند (با توجه به این که لوکاس از فیلم های همه ربات ها ، فیلم همه زمانه خیلی بعد از 1981 یاد نمی کند) ، می توان تصور کرد که ایده او برای فیلمی در مورد R2-D2 و C3-PO بود که درگیر ماجراهای حواس پرت در سراسر جهان بود. . این کار هرگز ساخته نشد ، اگرچه یک کارتون بامداد شنبه در جنگ ستارگان وجود داشت که در طول سالهای 1985-86 با نام Droids که بر روی ABC اجرا می شد وجود داشت که مفهومی کاملاً مشابه داشت.
فیلم Wookiee
در همان مصاحبه ای که وی در مورد طرحی برای یک فیلم droids بحث می کند ، لوکاس همچنین می گوید که او ایده ای راجع به Wookiees ارائه داده است ، مسابقه جنگجویان خزدار که Chewbacca از آنها برجسته ترین نمونه است. هنگامی که او به نگارش خط مشی ها پایان یافت ، لوکاس فهمید که مواد زیادی را تولید کرده است. او تصمیم گرفت به یک حماسه 9 قسمتی هنوز هم گسترده و جاه طلب بپردازد: سه گانه اصلی (میانه) ، برخی پیش نمایش ها و برخی دنباله ها. فیلم های مستقل با شخصیت های Droids ، Wookiees ، و چه کسی می داند چه چیز دیگری "فقط هیچ ارتباطی با حماسه جنگ ستارگان ندارد" و او این ایده ها را رد کرد. (البته ، اگر واقعاً می خواهید یک پروژه جنگ ستارگان را ببینید که دارای ویژگی های Wookiees است ، همیشه می توانید The Star Wars Holiday Special را از سال 1978 پیگیری کنید ، نمایش گوناگونی که در آن خانواده Chewbacca - همسر ملا ، پسر Itchy و پدر Lumpy— وجود دارد. در اطراف خانه آنها در سیاره Kashyyyk آویزان شوید.)
برخی از موعظه های دهه 80
لوكاس پس از انتشار بازگشت جدی در سال 1983 ، برای مصاحبه با رولینگ استون نشست. او در مورد روند خلاقانه خود در نگارش سه گانه اصلی ، و اینکه چگونه این برنامه های آینده وی برای فیلم های جنگ ستارگان را تحت تأثیر قرار داد ، بحث کرد و دو احتمال بسیار مشخص را به نمایش گذاشت. در اصل ، لوکاس گفت که او دو سوم فیلمنامه اصلی A New Hope را بریده است ، که بیشتر در مورد ظهور Darth Vader و جوان Obi-Wan Kenobi است. لوكاس به رولینگ استون گفت: "همه داستان های پیش نمایش وجود دارند." این دو ایده به بخش بزرگی از موعظه هایی که لوکاس بین سال های 1999 و 2005 ساخته بود ، تبدیل شد ، اما او قبلاً در سال 1983 به اوج می رسید در اوج شیدایی جنگ ستارگان. هر فیلم که از اواسط تا اواخر تولید می شد. دهه 80 احتمالاً متفاوت از تهدیدهای فانتوم ، حمله به کلون ها و انتقام از سیث بود.
یکی از بزرگترین موضوعات مربوط به The Force Awakens این بود که چقدر شبیه یک امید جدید بود و به آن اشاره می شد. برخی از طرفداران ترس از این داشتند که آخرین جدی آینه ای از امپراتوری Strikes Back را آینه دهد ، اما نگرانی های آنها بی اساس بود. برخلاف J.J. آبرامز ، ریان جانسون با اولین ضربه خود در حماسه جنگ ستارگان مطمئناً آن را ایمن نکرد. در عوض ، او یک فیلم بصری خیره کننده و روایت کننده رضایت بخش را ارائه داد که تکرار تاریکی The Empire Strikes Back بدون اینکه به میراث آن زنجیر شده باشد.
در هر صورت ، برخی از سنت گرایان جنگ ستارگان ممکن است احساس کنند که جانسون با آخرین جندی آزادی های زیادی را به خود اختصاص داده است. در یک لحظه کیو رن به ری می گوید: "بگذار گذشته بمیرد. اگر مجبور شدی آن را بکش." جانسون مطمئناً با استفاده از مضامین واضح مرگ ، درونگرا و تولد دوباره از طریق نقشه های تقریباً همه شخصیت های اصلی ، این توصیه را به دست آورد. جانسون با جابجایی پیر و ایجاد فضای جدید ، خطوط بین نور و تاریکی را به روشهای غیر منتظره و مهیج تار کرد. فرقی نمی کند شما کی هستید یا از کجا آمده اید - هرکسی می تواند جرقه ای باشد که راه را روشن می کند. كسانی كه با گذشته گره خورده اند ، در یك زندانی در زندان ساخته می شوند.
اگرچه آخرین جدی تحسین تقریبا جهانی را به دست آورده است ، اما فیلم کاملی نیست. برخی از زیرمجموعه ها می توانستند با برخی از پیراهن ها انجام دهند و چندین لحظه کمدی تر از آن استفاده کردند. گفتنی است ، این فیلم همچنین پیشرفتهای عالی برای شخصیت ها و دنباله های اکشن کاملاً فک پایین دارد ، که به کمبودهای آن کمک می کند.
قسمت V - Empire Strikes Back (1980)
قسمت V - امپراتوری اعتصاب به عقب
پس از موفقیت شگفت انگیز یک امید جدید ، جورج لوكاس وظیفه تقریباً غیرممکنی را پیش روی او داشت كه تصمیم گرفت عاقبت چنین حسی در سراسر جهان را به دست آورد. The Empire Strikes Back با کمک کارگردان ایروین کرشنر و دستیاری در فیلمنامه Leigh Brackett و Lawrence Kasdan ، موفقیت چشمگیر بود. The Dark Strikes Back تاریک تر و شدیدتر از نسخه اصلی ، به دلیل نداشتن یک شروع روشن یا پایان دادن به داستان ، اندکی رنج می برد. آن را روی یک صخره ختم می شود و قطعاً به اندازه یک داستان جدید خود داستان ندارد. با کمی تمرکز بیشتر ، Empire Empire Strikes Back مطمئناً در صدر این لیست قرار می گرفت. کمال تقریباً یک امید جدید تنها چیزی است که در راه خود است.
صرفنظر از آن ، فراموش نکنیم بسیاری از موارد شگفت انگیز را که لوکاس در این قسط معرفی می کند ، فراموش کنیم. قبل از امپراتوری Strikes Back ، ما هرگز از Yoda ، Lando Calrissian و Boba Fet چیزی نشنیده بودیم - البته ، مگر اینکه ظاهر او در سال 1978 را در ویژه Star Wars Holiday Special ، بیابید. ما با لوک در Dagobah همه چیز را در مورد قابلیت های یک جدی - و خطرات جانبی تاریک - آموختیم. نبرد با هاوت نوآوری های نظامی جدیدی را به وجود آورد و به ما یادآوری می کرد که امپراتوری قوی است و بچه های خوب همیشه برنده نمی شوند. سرانجام ، افشاگری پدر و مادر لوک به علاوه دوئل چراغ برق با Vader یکی از بهترین سکانس های حماسه را تشکیل می دهد. به همین دلایل و موارد دیگر ، Empire Strikes Back یک فیلم ضروری است ، هم در عالم جنگ ستارگان و هم برای ژانرهای علمی تخیلی.
قسمت چهارم - یک امید جدید (1977)
قسمت چهارم - یک امید جدید
با این همه چیز در زندگی ، شما نمی توانید اصل را تصور کنید - و این قطعاً حتی برای جنگ ستارگان نیز صدق می کند. از زمان اکران تئاتر چهار دهه پیش ، یک امید جدید به عنوان بهترین فیلم جنگ ستارگان برترین سلطنت شد. این فقط صحبت کردن در مورد دلتنگی نیست: یک امید جدید از جهات مختلفی به زمین افتاد و امروز همچنان در معرض دید جدی قرار دارد. جورج لوكاس قرن 20 فاكس را متقاعد كرد كه به او اجازه دهد میلیون ها دلار خرج كند تا تصورات خود را روی پرده بزرگ بگذارد و آن قمار به روشی بسیار عظیم پرداخت كرد.
در حالی که قلب او یک امید جدید یک داستان سنتی است که از خیر در برابر شر استفاده می کند ، روشی که جورج لوکاس این داستان را در چارچوب یک کهکشان بسیار دور از ذهن تاریخ می گوید. پیش از این هرگز به فیلم های علمی تخیلی نزدیک نشده و به چهره ای سنگین و پیری که جنگ ستارگان داشت ، نزدیک شد و تیم لوکاس با کار خود در یک امید جدید ، پیشرفت های جدید مدل سازی و عکاسی را در صنعت فیلم به ارمغان آورد.
فراتر از اهمیت تاریخی فیلم - که سرانجام آن را به مکانی در فهرست آثار ملی کتابخانه کنگره واگذار کرد - جنگ ستارگان اصلی از نظر داستان ، قدم زدن و عمل یک فیلم عالی است. این میراث یک حق رای دادن به یک فیلم خارق العاده را که هنوز 40 سال بعد با حضور لژیونهای طرفداران اختصاصی در سرتاسر جهان همچنان ادامه دارد ، به جای می گذارد. نه تنها A New Hope بهترین فیلم در حق رای دادن به جنگ ستارگان ، بلکه همچنان به عنوان یکی از بهترین فیلم های تمام دوران شناخته می شود.
فیلم های جنگ ستارگان برخی از بزرگترین سلبریتی ها در همه زمان ها هستند ، که به هیچ وجه جزئی از یک بوم داستانی بافته شده نبافته نیستند که مدت ها قبل از اینکه عبارت "جهان گسترده" به هپی هودترین چیز تبدیل شود ، به بوم رمان ها و کتاب های طنز کمک کرد. در اینجا فقط چند مورد از بسیاری از جزئیات پنهان طرفداران در این فیلم در این فیلم مشاهده شده اند.
سرگرمی با اعداد
جورج لوكاس قبل از شروع حماسه جنگ ستارگان ، نخستین کارگردانی خود را با ویژگی علمی تخیلی سال 1971 THX 1138 آغاز کرد که تا حدودی با الهام از فیلم تجربی 21-87 ، توسط آرتور لیپست ساخته شده بود. THX 1138 یک موفقیت بزرگ تجاری نبود ، بنابراین بسیاری از بینندگان در ابتدا اهمیتی را از دست دادند وقتی لوک Skywalker به "بلوک سلول 1138" در ستاره اصلی مرگ در یک امید جدید اشاره می کند. چندی نگذشت ، هان سولو به لوك می گوید كه پرنسس لیا در "سلول 2187" برگزار می شود.
باری های کرلی
با مشاهده سه گانه اصلی جنگ ستارگان ، به راحتی می توان باور کرد که هزاره فال یک سفینه فضایی یک نوع است. از این گذشته ، در حالی که شاهد جنگنده های پرشمار X و TIE بودیم ، اما هیچ وقت به چیزی شبیه به Falcon دیگری نگاه نکردیم. اما حقیقت این است که باربری محبوب هان سولو تنها یکی از بسیاری از خطوط Corellian YT-1300 بود و برای اثبات آن ، جورج لوکاس در طول مقدمات شامل چندین مورد از آنها شد - از جمله یک عکس کوتاه از خود Falcon ، مدت ها قبل از اینکه سولو ادعای مالکیت لاندو کالریسیان را به دست آورد ، در Coruscant را مشاهده کرد.
تاس های خوش شانس در شاهین هزاره
جنگ ستارگان
حتی مدتها پیش ، در یک کهکشان دور ، خیلی دور ، تاس های حلق آویز به عنوان جذابیت های خوش شانس استفاده می شدند. برای اثبات ، کابین خلبان هزاره را پیدا کنید ، جایی که یک جفت طلایی را می توان در حال جابجایی در یک امید جدید (آن دسته کوچک قلقلکی های طلایی که بالای لوک و اوبی وان آویزان است) مشاهده کرد و دوباره به لطف جزئیات گرا دوباره در The Force Awakens ، بیدار شد. اعضای خدمه که گفته می شود در طول فیلمبرداری مجموعه جدیدی را در eBay انتخاب کرده اند. بسیاری از منابع غیر فیلم ، از کتاب گرفته تا کمیک تا رمان ، سعی در توضیح حضورشان دارند . اما بگذارید با "جورج لوکاس فکر کنیم خنده دار است" برویم و ادامه دهیم.
بابا فت ماسک زد
به طور رسمی ، طرفداران جنگ ستارگان تا اولین پیش نمایش خود ، Attack of the Clones ، نگاه اول خود را به Boba Fett با کلاه او نشان ندادند. اما مردی که Fett را در فیلم های اصلی بازی کرد ، جرمی بولاچ ، در واقع چهره خود را در The Empire Strikes Back نشان داد. وقتی بازیگر دیگری نتوانست در حین فیلمبرداری برای فیلمبرداری حاضر شود ، بولوچ قدم برد تا یک افسر امپریال را بازی کند که لیا را دور می کند در حالی که سعی می کند لوک را در مورد دام وادر در Bespin هشدار دهد. سالها بعد ، بولوچ برای یک کادو غیر فته دیگر بازگشت ، با بازی خلبانی که Obi-Wan Kenobi ، Bail Organa و Yoda را به Coruscant در انتقام از Sith تحویل می دهد.
سیارک سیب زمینی
جنگ ستارگان
سالها است که شایعات ادامه دارد که خدمه Empire Strikes Back ، که از خواسته های تقریبا غیرممکن لوکاس اذیت شده اند ، تصمیم گرفتند با استفاده از یک سیب زمینی و یک کفش ورزشی به عنوان "سیارک ها" در طی یک دنباله تعقیب هزاره ، اعتصاب کنند. سالها بعد ، فاش شد كه داستان سیب زمینی در حقیقت است - شوخی بین كارگرانی كه فقط طرح های بیشماری سیارك را توسعه می دادند فقط به آنها می گفتند كه نتیجه نهایی مانند یك غذای نشاسته ای خاص است.
Klutzy Stormtrooper DNA
هواداران هاردکور استارک در مورد وسایل رونق بخشیدن به آن در قطعه نهایی A New Hope اطلاعاتی می دانند ، که در آن یک Stormtrooper کلاه خود را روی یک درب می اندازد و در حالی که می خواهد وارد یک اتاق شود. سالها بعد ، جورج لوكاس با داشتن شخصیت "جانگو فت" كه از DNA آن برای ایجاد ارتش كشتار شده Stormtrooper استفاده می شد ، به این اشتباه ادای احترام كرد و در هنگام صعود به كشتی ، سر خود را بر روی درب زد.
Skywalker Sound on Coruscant
جنگ ستارگان
اتفاقات زیادی در Coruscant رخ می دهد ، و این باعث می شود که لوکاس را به راحتی از روی آرم برای شرکت Skywalker Sound خود در حین شلیک کوتاه از شهر که تقریباً 20 دقیقه از زمان حمله به کلون ها در می آید ، بکشند. نگاهی به نماد آبی و دایره ای در قسمت سمت راست بالای تصویر بالا بیندازید. حالا به نماد Skywalker Sound نگاهی بیندازید.
خانواده های لوکاس
جنگ ستارگان
جورج لوکاس در برابر وسوسه رفتن هیچکاک در فیلم های اصلی جنگ ستارگان و حضور در نمایش ها مقاومت کرد ، اما او به خود اجازه داد که در طی مقدمات چند خوشی به دست بیاورد. پسر و دختر او در Attack of the Clones and Revenge of Sith ظاهر می شوند. این جت لوکاس است که شما در کتابخانه کلون می بینید ، و هنگامی که جوانهای جدی در حمله سیث مورد حمله قرار می گیرند ، مجدداً نیروهای کلون را به وجود می آورند. خود لوكاس در فیلم دوم در كنار دخترش كیتی ظاهر می شود. شخصیتی که لوکاس بازی می کند ، بارون نوتلوویسکی پاپانوئیدای آبی رنگ ، یک سریال معمولی در سریال جنگ انیمیشن Clone بود.
کلاه ایمنی Vader در انتقام از Sith
جنگ ستارگان
هنگامی که پالپاتین در حین اجرای "اپرا حباب" معروف به "دریاچه ماهی مرکب" در زمان انتقام از Sith ، آناکین را به غرفه شخصی خود دعوت می کند ، مخاطبان از قبل می دانند که جدی جوان در تبدیل شدن به Darth Vader فاسد می شود. جورج لوكاس با اضافه كردن این مقدار اضافی از پیش بینی تقریباً سابقان ، یك گل تقریباً غیرقابل تصور را درج كردmpt کلاه ایمنی Vader در نمایش ، و برخی از بینندگان قسم می خورند که حتی می توانند چیزی را که مانند چند ثانیه از راه تنفس Vader به صدا در می آید بشنوند.
امپراتوری Ralph McQuarrie's Empire Strikes Back با موفقیت مواجه شد
جنگ ستارگان
جورج لوکاس رویای کهکشان جنگ ستارگان را در سر می پرورانید ، اما طرح های نمادین که نسل های مختلف فیلمبرداران را به خود جلب کرده است از طراح رالف مک کواری است که هنر مفهومی وی معرفی تعدادی از عناصر اصلی (از جمله ماسک تنفس Darth Vader) و در نهایت تا حد زیادی مسئول کمک به لوکاس بود. معامله توزیع با فاکس قرن بیستم. حضور مک کواری در حماسه جنگ ستارگان احساس می شود ، اما او در حقیقت به صورت حضوری در صحنه ای در Empire Strikes Back ظاهر می شود که در طی آن می توان او را مختصراً به عنوان یک افسر شورشی در حال گذر از پایگاه روی هاوت دانست.
ظرف جدید هزاره فالکن
جنگ ستارگان
ما درمورد اتفاقات هزاره بعد از بازگشت جدی چیز زیادی نمی دانیم ، اما بدیهی است که شخصی در این راه کارهای ترمیم کمی انجام داده است. ظرف راداری کشتی ، که در هنگام بازگشت جدی ویران شد ، یک جایگزین مستطیل شکل به شما داده شد که می توانید در طی The Force Awakens به وضوح ببینید. شاید توسط همان شخصی که به C-3PO بازوی قرمز خود را داده بود نصب شده باشد؟
R2-KT
جنگ ستارگان
R2-KT ، یک نسخه صورتی از R2-D2 ، در ابتدا یک پروژه جامعه هوادار بود که برای کمک به بالا بردن روحیه کیتی جانسون ، عاشق جوان جنگ ستارگان که با یک تومور غیرقابل تحمل مغز تشخیص داده شده بود ، طراحی شده است. پدر در خواب که توسط پدرش به عنوان روشی برای آرامش کمی به کیتی در روزهای پایانی خود ، DROD اولین بازی رسمی جنگ ستارگان خود را در جریان The Force Awakens دریافت کرد و در طول صحنه هایی که در پایگاه مقاومت قرار گرفت ، سه نمایش کوتاه از نمایش های کوتاه را ارائه داد.
اما این همه نیست .
جنگ ستارگان
جزئیات پنهان بیشتری می خواهید؟ فراموش نکنید که مقاله ما را با تخم مرغ های عید پاک حتی بیشتر پر از جنگ ستارگان: نیروی بیدار کنید. اسرار بیشتری از شما پیدا کردیم که می توانید یک چوب gaffi را تکان دهید!
اگرچه ظاهر ارباب سیث روی میانه روی صفحه از طریق Rogue One: A Star Wars Story از قسمت get-go به فیلمنامه نوشته شده بود ، اما باورنکردنی ترین صحنه او در انتها رخ داد: یک سکانس نبرد شدید راهرو که در آن یک کشتی محاصره شده پر از شورشیان سوار می شدند. برای فرار با نقشه های یده شده خود برای ستاره مرگ در حالی که دارت وادر روی آنها پیش می رفت ، چراغ برق را در دست داشت و هر مرد آخر را با بیرحمی های گاه به گاه قطع می کرد. این یک لحظه باورنکردنی است که با این واقعیت قابل توجه است که در آخرین لحظه ممکن پس از ویرایشگر Rogue One برطرف شد که Vader ادعا کرد Vader به زمان بیشتری برای پخش فیلم نیاز دارد.
گرت ادواردز توضیح داد: "ما فیلم را با هم قطع می کردیم و سردبیر من ، Jabez Olsson ، او گفت ،" فکر می کنم شما باید یک لحظه آخر را با Darth Vader ببینید ، "مانند یک لحظه بد دیگر با او." اما جدول زمانی فوق العاده محدود بود. ادواردز گفت: "وقتی او به این موضوع اشاره كرد ، حدود چهار ماه از انتشار آن می گذرد." سرانجام ، این سکانس در سه روز فیلمبرداری شد - شاهکار باورنکردنی برای ویرایش آخرین لحظه که در پایان جزء بهترین و به یاد ماندنی ترین صحنه های کل فیلم بود.
Old Darth هیچ ترفند جدیدی برای Rogue One آموخت
دارث ویدر
Darth Vader در Rogue One کاملاً وحشتناک بود ، که در بازه زمانی بین قسمت سوم اتفاق افتاد: Revenge of Sith and Episode IV: A Hope New و داستان نخستین شورشیان بی پروا را بازگو کرد که پرده از ضعف معماری پنهانی پرده برداری کردند که در نهایت از بین می رود. ستاره مرگ. اما اگر در آخرین لحظات پایانی Rogue One به قدم زدن کشنده او در راهرو یک کشتی Rebel نگاه کنید ، می فهمید که همه این حرکات را قبلاً دیده اید — و به گفته کارگردان گرت ادواردز ، این کار تمام شد. هدف
ادواردز توضیح داد: "من فکر می کنم که قانون طلایی این نبود که وادر کاری را انجام دهد که در سه گانه اصلی دیده نشده بود و یا ثابت نمی شد." از این رو ، وادر دیده می شد که دارای یک خرابکار سبک و استفاده از نیرو برای خفه کردن زندگی از برخی از آدم های غاصب است - اما ، به عنوان مثال ، نبرد با برادری.
Vader تنها شخصیت انسانی است که در هر فیلم اصلی فیلم جنگ ستارگان به نوعی ، شکل و شکل ظاهر می شود
دارث ویدر
اگرچه اقساط آینده سری Star Wars وماً شرورهای جدیدی را به نمایش می گذارد (مهمترین آنها Kylo Ren ، ایمو emo Darth Vader wannabe از مرتبه اول) ، اما هر فیلم تاکنون شامل ظاهری با نام Dark Side baddie است که همه آن را آغاز کرده است. بدیهی است که وادر در سه فیلم اول جنگ ستارگان محوری بود - و البته داستان منشا او کل ستون فقرات قسمتهای اول ، دوم و سوم را تشکیل می داد. اما سی سال پس از درگذشت Darth Vader در جهان Star Wars ، وی چنان مهم باقی می ماند که حتی در The Force Awakens نیز حضور پیدا کرد . یا حداقل کلاه ایمنی او را انجام داد ، که کمابیش همین کار را می کند.
همه اینها باعث عصبانیت می شود که او در فیلم اول فقط 12 دقیقه زمان نمایش داشته است
دارث ویدر
درست است: Darth Vader ، قهرمان افتاده ای که در اطراف او کل حق رای دادن فیلم می چرخد ، نمادین شرور در همه موارد علمی-تخیلی ، Sith Lord که ظهور و سقوط آن ، همه فیلم های جنگ ستارگان را که تاکنون برای بقیه زمان ساخته شده است ، تحت الشعاع قرار خواهد داد. در این فیلم فقط 12 دقیقه در اولین حضور در صفحه نمایش خود. حتی Chewbacca نسبت به Vader در یک امید جدید زمان بیشتری را جلوی دوربین برد. اما آن 12 دقیقه تمام طول کشید تا جلوه ای ماندگار از خود به جا بگذارد و تبهکاری ایجاد شود که میراث میراث همه ما را زنده کند.
درباره این سایت